کد مطلب:276070 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:458

دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج
بی تردید دعا كردن برای آن بزرگوار، نصرت و یاری اوست، چون یكی از انواع نصرت، یاری كردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت یكی از اقسام یاری كردن به زبان است. قرآن مجید می فرماید: و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها... [1] .

و هر گاه محبت و ستایش شدید، به بهتر یا نظیر آن جواب دهید... در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ذیل آیه شریفه می گوید:



[ صفحه 31]



سلام و كارهای نیك دیگر. [2] .

پر واضح است كه دعا از بهترین انواع نیكی است، پس اگر مومن برای مولای خود خالصانه دعا كند، مولایش نیز برای او دعا می كند، و دعای آن بزرگوار كلید همه خیرات و بركات و فلاح و رستگاری است. شاهد و موید این مدعا روایت ذیل است: جمعی از اهالی اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه نقل كردند كه: شخصی به نام عبدالرحمن در اصفهان ساكن بود كه شیعه بود. از او پرسیدند: چرا به امامت حضرت امام علی النقی علیه السلام معتقد شدی؟ گفت: چیزی دیدم كه سبب اعتقاد محكم من شد. من مردی فقیر بودم و زبان و جرات داشتم. در یكی از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بیرون كردند، من با جمعی دیگر برای شكایت به دربار متوكل رفتیم. در حالی كه در دربار او بودیم، دستوری از او صادر شد كه علی بن محمد بن الرضا علیه السلام را حاضر كنند. به یكی از حاضران گفتم: این مرد كیست كه دستور احضارش داده شده؟. گفت: او مردی علوی است كه رافضیان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنین می دانم كه متوكل او را برای كشتن حاضر می كند. گفتم: از اینجا



[ صفحه 32]



نمی روم تا این مرد را ببینم كه چگونه شخصی است. [3] .

گوید: پس آن حضرت سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ایستاده بودند و به او نگاه می كردند. هنگامی كه او را دیدم، محبتش در دلم جا گرفت، شروع كردم در دل برای او دعا كردن كه خداوند شر متوكل را از او دفع نماید. او در بین مردم پیش می آمد و به كاكل اسبش نگاه می كرد، نه به چپ نظر می كرد و نه به راست، و من در دل دعایم را تكرار می كردم. هنگامی كه به كنارم رسید، صورتش را به سویم گردانید، سپس فرمود: خداوند دعایت را مستجاب كند و عمرت را طولانی نماید و مال و فرزندن را زیاد سازد. از هیبت و عظمت او به خود لرزیدم و در میان رفقایم رفتم. دوستانم پرسیدند چه شد؟ گفتم خیر است. و به هیچ كس نگفتم. پس از این ماجرا به اصفهان برگشتم و خداوند به بركت دعای او راههایی از مال دنیا بر من گشود، به طوری كه امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم غیر از اموالی كه خارج از خانه دارم، و صاحب ده فرزند شدم و اكنون هفتاد و چند سال از عمرم می گذرد. من به امامت آن بزرگوار قائلم كه آنچه در دلم بود، دانست و خداوند دعایش را درباره ام مستجاب كرد. ای دوستان امام زمان علیه السلام، خوب در این روایت بنگرید كه چگونه یك انسانی كه اهل ایمان نبود، به خاطر یك



[ صفحه 33]



دعا برای حضرت هادی علیه السلام و دعای آن امام همام در حقش، صاحب ثروت و عزت و ایمان و تقوا گردید. پس اگر ما كه از شیعیان و دوستان حضرت صاحب الزمان علیه السلام هستیم برای آن بزرگوار دعا كنیم و متقابلا حضرت ما را دعا بفرمایند، چه بركات عجیبی در زندگی ما پیدا خواهد شد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی در كتاب مكیال المكارم (ج 1، ص 386) نقل می كند كه: یكی از برادران صالحم برایم نقل كرد كه آن حضرت را در عالم رویا مشاهده كرده و آن بزرگوار به او فرموده اند: من برای هر مومنی كه پس از ذكر مصائب سیدالشهداء در مجالس عزاداری دعا می كند، دعا می كنم.



[ صفحه 34]




[1] نساء / 86.

[2] تفسير القمي، ج 1، ص 145.

[3] خرائج، باب هادي عشر: در معجزات حضرت هادي عليه السلام.